چشمان من

jane

غرق رویا
چشمان من

زمانی که به دارایی هایم فکر میکنم چشم های مشکی رنگم را به خاطر میاورم. چشم هایی که حقایقی دید که تک تک لحظات عمر گلواره را زیر انبوهی را از سوالات مهمل و مبهم پنهان کرد. چشم هایی را به خاطر میاورم که تقلب لحظه ها را شاهد بود که بی هیچ باکی خود را در صف دقایق زندگیم جای میدادند. چشم هایی که دیدن را با خراش خورشید بر پلک ها یاد گرفته بود. چشم هایی که راهرو ی کلمات را برای رسیدن به اتاق خیال طی میکرد.چشم هایی که هیچگاه در نگاه های دیگران خیره نماند. چشم هایی که هیچگاه مرز بین اسارت و آزادی از لحظه ها را نفهمید. چشم هایم شاهد بود شاهدی اجباری بر مرگ دقیقه ها، بر ساحل نشستن کشتی آرزوها ، خندیدن شاخه های درخت امید میان بیشه ها. چشم هایم فقط یه شاهد بود و من مقصرم. مقصر مرگ دقیقه ها.

                             

 



نظرات شما عزیزان:

vaniya
ساعت13:43---28 ارديبهشت 1392
وبت عالیه
ممنون بابت نظر


pireanssic
ساعت17:04---25 ارديبهشت 1392
سلام ممنون ک سر زدی وبت خیلی قشنگه اگه با تبادل لینک موافقی لینکم کن بهد خبر بده تا منم لینکت کنمپاسخ:mo vafegham duste khubam

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در جمعه 25 / 2 / 1392برچسب:,ساعت11:50توسط jane |